پس از جنگ جهانی اول صنعت خودرو سازی آمریکا، دنیای تولید صنعتی را از دوران تولید دستی که اروپا رواج دهنده آن بود به دوره تولید انبوه با پرچمداری آمریکا وارد کردند.
مشخصات دوران تولید دستی
« برخی با دلتنگی برای دوره تولید دستی، آن را عصر طلایی صنعت خودرو سازی نامیده اند. چرا که در این عصر تمامی توجه شرکت ها و صنعتگران آن دوره به فرد فرد مشتریان معطوف بود و از آن مهمتر هر گارگر مغرور این دوره پیوسته به مهارت های خویش می افزود و امید داشت که خود روزی مالک کارگاهی مستقل شود »
کتاب تولید ناب ، ماشینی که جهان را تغییر داد ترجمه آزاده راد نژاد
ولی دلایل زیادی وجود داشته که باعث به بن بست رسیدن این دوره شد
مشخصات این دوره عبارت است از :
· کارگران ماهر : وجود نیروی کاری که در طراحی، ماشین کاری و اندازه کردن قطعات مهارت بسیار داشت
· رابطه کاری به شکل استاد و شاگردی : اکثریت کارگران از طریق شاگردی مجموعه کاملی از مهارت های دستی را کسب کرده بودند
· کرامت انسانی و خلاقیت درکار : کارگران با امید اینکه در آینده استاد کار شوند به مهارت های خود می افزودند و خلاقیت را در کار خود به کار می گرفتند
· سازماندهی غیر متمرکز : اکثر سازندگان در کارگاه های کوچک فعالیت می کردند و مالک کارگاه وظیفه ارتباط مستقیم با شرکت های مونتاژ، مشتریان و تامین کنندگان را بر عهده داشت
· ماشین های چند منظوره و چند کاربردی : استفاده از این نوع ماشین ها جهت انجام عملیات مختلف تولیدی روی قطعات عمومیت داشت
· تیراژ بسیار پایین تولید : رقمی حدود 1000 خودرو یا کمتر در سال
· قیمت بالای محصولات : یکی از مشخصات بارز سیستم تولید دستی این است که قیمت محصولات بسیار بالا بود و در صورت افزایش حجم تولید پایین نمی آمد و تنها یک فرد ثروتمند می توانست بهای آن را بپردازد
· هیچ دو محصولی یکسان نبودند : حتی باوجود طراحی و فرآیند تولید یکسان باز هم دو محصول مشابه یکسان نبودند. محصولات کاملا شخصی سازی شده و مطابق با درخواست مشتری تولید می شدند
در واقع هر محصولی که تولید می شد یک نمونه آغازین یا پروتوتایپ بود
· عدم تعویض پذیری قطعات : به دلیل عدم وجود یک استاندارد اندازه گیری یکسان امکان تولید قطعات درتولرانس های تعریف شده وجود نداشت بنابراین در هنگام تعویض یک قطعه باید با ابزارهای براده برداری، اندازه می شد
عدم توانایی درکنترل کیفیت : فقدان استانداردها و آزمون های نظام یافته موجب می شد که سیستم تولید دستی در کنترل کیفی محصولات خود ناتوان باشد و در واقع این مشتری بود که محصول را آزمایش می کرد و کیفیت آن را می سنجید
· عدم توانایی در تحقیق و توسعه : کارگاه های کوچک و مستقل امکان تحقیق و پژوهش سازمان یافته را در جهت کسب علوم و فنون جدید نداشتند و فاقد آن سرمایه مالی و انسانی کافی بودند تا بدنبال نوآوری ها و پیشرفت های اساسی باشند
ماهواره ها و سفینه های فضایی برجسته ترین تولیدات دستی در عصر حاضر هستند
با اینکه بیش از یکصد سال از پایان عصر تولید دستی و ظهور تولید انبوه می گذرد هنوز شماری از شرکت ها تولید دستی تا زمان حاضر باقی مانده اند. تولیدات این تولید کنندگان عمدتا گرانقیمت و تجملی است و مطابق سفارش مشتریان ساخته می شود
« آستون مارتین طی 50 تا 60 سال گذشته در کارگاه خود در انگلستان، کمتر از 10000 خودرو تولید کرده است. یعنی به طور متوسط در روز یک خودرو. او توانسته است به بقای خود ادامه دهد چون کوچک و انحصاری است و از مزیت قیمت های بالایی که لازمه روش های تولید دستی است برخودار بوده است. در دهه 1980 همچنان که پیشرفت های دانش فنی در صنعت خودرو سازی اوج می گرفت، شرکت آستون مارتین و شرکت های مشابه ناگزیر شدند که خود را به غول های خودرو سازی متصل کنند تا بتوانند دانش تخصصی را بدست بیاورند. آن ها به دلیل هزینه های غیر قابل تحمل خود مستقلا نمی توانستند این تخصص ها را کسب کنند »
کتاب تولید ناب ماشینی که جهان را تغییر داد ترجمه آزاده راد نژاد