آشنایی با صنایع کوچک و آسیب شناسی آن ها
به گزارش خبرگزاری ایسنا، ۹۶ درصد واحدهای صنعتی دارای پروانه بهرهبرداری در کشور جزو صنایع کوچک و متوسط هستند.
در کلِ کشور تا پایان خرداد ماه سال ۹۵، تعداد واحدهای دارای پروانه بهره برداری ۸۸ هزار و ۳۵۲ واحد بودند که از این تعداد ۸۰ هزار و ۴۷۶ واحد را صنایع کوچک و ۴۳۶۲ واحد را صنایع متوسط تشکیل میداد و مابقی جزو صنایع بزرگ و عظیم بودند ( حدود ۴ درصد )
تعریف صنایع کوچک
در دنیا تعاریف متعددی برای صنایع کوچک و متوسط بیان شده است و پارامترهای متفاوتی برای این تعاریف وجود دارد که از آن جمله می توان به تعداد کارگران، میزان دارایی، گردش مالی و ... اشاره نمود.
در ایران عموما به واحدهای دارای کمتر از 50 نفر پرسنل، واحدهای کوچک و به واحدهای بین 50 تا 150 نفر واحدهای متوسط گفته می شود
صنایع کوچک همواره محور توجه دولت ها در راستای افزایش درصد اشتغال، چابکی و پویایی صنعت و عامل تحرک سازمان های بزرگ در دنیا محسوب می شود. هزینه سربار پایین و در نتیجه هزینه تمام شده کمتر نسبت به کارخانجات بزرگ از مهمترین مزیت های آنان به شمار می رود. یکی دیگر از مزیت های عمده آنان، انعطاف پذیری بالا می باشد، به نحوی که تغییر در زمینه کاری، تغییر در محصول و خط تولید با کمترین هزینه انجام خواهد شد. در صورتی که این صنایع از تحرک و شادابی برخوردار باشند، می توانند بخش بزرگی از نیروی کار جامعه را به خود جلب کرده و موجب سرزندگی اقتصادی کشور شوند و با اجرای استراتژی هایی مانند خوشه های صنعتی، از حاشیه امنیت و سودآوری خوبی نیز برخوردار باشند. در کنار تمام مزیت های گفته شده، صنایع کوچک در کشور ما ایران، در مرز زیان دهی و خسارت هستند و آینده روشنی در برابر خود مشاهده نمی کنند.
مدیر خسارت صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک، به عارضه یابی و بررسی عوامل عدم توفیق این دسته از صنایع پرداخته و مهمترین دلایل را به شرح ذیل بر شمرده است :
1- سوء مدیریت برخی از صاحبان صنایع کوچک و عدم تخصص لازم، کمبود دانش مدیریت و دانش مالی و اقتصادی و عدم استفاده از نیروهای متخصص و یا کمبود تخصص در حوزه های مختلف و یا ناکافی بودن دانش و مهارت نیروهای موجود
2- عدم رعایت اصل جدایی و تفکیک و مدیریت و مالکیت در صنایع کوچک: در صورت درک بهتر از تخصصی بودن تولید و پتانسیل های شخصی، در مدیریت واحد تولیدی می بایست از افراد توانمند و متخصص استفاده نمود.
3- شرایط نامساعد حاکم بر بازار تولید و کسب و کار
4- عدم حمایت برخی از بانک ها و موسسات مالی در تامین سرمایه در گردش
5- ضعف بازار سرمایه در تامین مالی تولید و نرخ بالای تامین سرمایه از بازار غیر رسمی
6- مشکل اساسی در بازاریابی به دلیل کمبود نیروهای متخصص بازاریابی و مطلوب نبودن توانایی شرکت ها در زمینه شناخت بازارها و دانش بازاریابی
7- عدم استفاده صاحبان صنایع از خدمات مشاوره ای در امور تولید و کسب و کار
8- کمبود سرمایه در گردش که بنا به دلایل ذیل اتفاق می افتد:
· بالا رفتن هزینه های تولید
· مصرف ناصحیح منابع از سوی تولید کنندگان بدون در نظر گرفتن اولویت ها به خاطر عدم تخصص کافی و عدم استفاده از نیروهای متخصص ( سوء مدیریت )
· عدم تامین منابع از سوی بانک ها
· عدم بازگشت سرمایه به دلیل عدم وصول مطالبات مربوط به محصولات فروخته شده
9- عدم امکان سنجی مناسب طرح ها و نداشتن مدل کسب و کار
10- عدم وجود بانک های اطلاعاتی و مرکز اطلاع رسانی برای افزایش آگاهی شرکت های تولیدی در تمامی مراحل تولید علی الخصوص در زمینه شناسایی بازارهای هدف
11- پایین بودن کیفیت کالاهای تولیدی
12- سنتی بودن فعالیت ها و پروسه های تولید و عدم نوسازی و به روز رسانی ماشین آلات و تجهیزات با تکنولوژی روز که موجب بالا رفتن هزینه های تولید می شود
13- عدم توازن در مدت زمان رسیدن واحد تولیدی به بهره برداری یا زمان سررسید اقساط
14- عدم رغبت برخی از صاحبان صنایع کوچک در بازپرداخت بدهی
15- عدم رعایت آمایش سرزمین در تاسیس واحدهای تولیدی از سوی سازمان ها متولی: در اکثر مواقع بدون در نظر گرفتن ظرفیت های موجود و پتانسیل های منطقه ای و توزیع منابع و تنوع محصول همچنین نادیده گرفتن میزان توزیع فراوانی محصولات تولید شده در منطقه و سطح کشور، جواز تاسیس صادر می گردد
16- مناسب نبودن وضعیت قوانین و مقررات تجاری و موانع اداری در ایجاد محیط توانمند ساز برای بنگاه های کوچک
17- بالا بودن نرخ تورم و قاچاق گسترده کالا به کشور و یا واردات بی رویه
18- عدم وجود فضای رقابت سالم در کشور
19- بالا بودن هزینه های تبلیغات در بازاریابی و شناساندن محصول و عدم مشارکت فعال در نمایشگاه های تخصصی
20- ضعف زیر ساخت های تامین انرژی و بالا بودن بهای آن
21- ضعف زیر ساخت های حمل و نقل
22- ضعف نظام توزیع
23- افزایش واسطه های تولیدی
24- استقبال مصرف کنندگان از محصولات خارجی
بنابراین عوامل ناکامی را می توان به دو دسته تقسیم کرد : عوامل درونی ... و عوامل بیرونی و محیطی که بر کسب و کار تحمیل می گردد. در صورت سوء مدیریت و فقدان دانش و تخصص کافی در زمینه تولید و عدم به کارگیری نیروهای متخصص و با تجربه، تهدیدات بیرونی تشدید می گردد و بالعکس با دانش و تخصص و تدبیر کارشناسان و مشاوران زبده، صاحبان کسب و کار می توانند امیدواری بیشتری در عبور از این گردنه های سخت داشته باشند.